«بسم الله الرحمن الرحیم»
(1) بخش اول: معرفی دقیق رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی و دیدگاه ها نسبت به رشته
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1. تعریف جامع و کلی
«فقه و مبانی حقوق اسلامی» یکی از گرایشهای رشته الهیات و معارف اسلامی در حوزه علوم انسانی دانشگاه است. در هر سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشجو میپذیرد. برنامه درسی آن مشتمل بر برخی دروس حوزوی چون فقه و اصول و برخی دروس دانشگاهی مانند حقوق مدنی، جزا و خانواده میباشد. دانشجویان این رشته به جهت نگذراندن پارهای از واحدهای درسی حقوقی، شاید در مقایسه با دانشجویان حقوق اطلاعات حقوقی کمتری داشته باشند، اما به دلیل گذراندن متون عربی، در فهم ریشهای قوانین مدنی و جزایی ایران و به لحاظ گذراندن اصول فقه و منطق، در استدلال و استنباط قوانین از دانشجویان حقوق توانایی بیشتری دارند. از نظر آینده شغلی نیز تقریباً با دانشجویان حقوق برابرند و در تمامی آزمونهای حقوقی از قبیل قضاوت، وکالت، سردفتری اسناد، سردفتری ازدواج و طلاق، میانجیگری، داوری و مشاوره حقوقی میتوانند شرکت نمایند.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
2. تعریف رشته از دیدگاه دانش نامه ویکی پدیا
یکی از گرایشهای رشته الهیات و معارف اسلامی در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا است که مباحث، مسائل و دیدگاههای حقوقی دانش فقه را از منظر دانش حقوق و هم چنین بالعکس مباحث، مسائل و دیدگاههای دانش حقوق را از منظر دانش فقه بررسی میکند و از نظر فرصتهای شغلی با رشته حقوق برابر است. فارغ التحصیلان میتوانند در مشاغل قضاوت، وکالت، سردفتری دفتر اسناد رسمی، دفاتر طلاق و ازدواج و مشاوره حقوقی و حتی به عنوان استاد دانشگاه مشغول به کار شوند. با اینکه ممکن است دانش آموختگان این رشته از نظر حقوق موضوعه در معدودی از عناوین ضعیف تر از دانشجویان حقوق به نظر برسند ولی به دلیل گذراندن ۱۵ واحد اصول فقه و دروسی مانند منطق و فلسفه و ... در تحلیل و استنباط احکام و قوانین از دانشجویان حقوق بسیار تواناتر هستند.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
لازم به ذکر است که رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی با رشته حقوق تفاوتهایی دارد از جمله این که در رشته حقوق مسائل مختلف حقوق اعم از فقه اسلامی ، حقوق مدنی، حقوق جزا، حقوق تجارت و قوانین موضوعه که در قانون اساسی مشخص شده و توسط مجلس شورای اسلامی تکمیل و تفسیر میشود، تدریس میگردد اما در رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی، حقوقی که از قرآن و احادیث استخراج میشود و اصول قواعد کلی حاکم بر فقه آموزش داده میشود.
پيشينه رشته
دانش فقه قديمیترين و اصيلترين رشته از دانشهای دينی و اسلامی است که پایههای آن در زمان نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه اطهارعلیهمالسلام نهاده شده است و به جهت نياز فراوان مسلمانان به احکام الهی در زندگی روزمره خود رشد و بالندگی بسياری داشته است. اين دانش تا پیش از تأسيس دانشگاه در ايران اصلیترين دانش مورد توجه در حوزههای علميه بوده است و هماکنون نیز طلاب حوزههای علميه فقه را به عنوان محوریترين درس حوزوی میآموزند، لکن اين دانش با تأسيس دانشگاه، برای نخستين بار به صورت رشته دانشگاهی در سال 1313 در دانشکده معقول و منقول (دانشکده الهيات امروزی) دانشگاه تهران تدريس گرديد.
موضوع رشته:
فقه در لغت به معناى مطلق فهم يا فهم دقيق مسائل نظرى است و در اصطلاح استخراج و استنباط احكام شرعى از منابع دينی همانند قرآن، سنت، عقل و اجماع است. انسان پس از ايمان به خداوند و دين آسمانی او اسلام، از آنجا كه خود را بنده خداوند مىشمرد، بر خود لازم مىداند كه رفتار و كردار خود را در همه جنبههاى زندگى بر اساس قانون آسمانى و شريعت اسلام انجام دهد. از آن رو كه اوامر و نواهى شريعت در همه وقايع و رويدادها واضح و مشخص نبوده، بنابراين تعيين وظيفه انسان در برابر شريعت آسمانى، نيازمند بحث علمى دقيق و بررسى گستردهاى است. لذا علمی در ميان مسلمانان پديد آمد تا عهدهدار کشف و تنظيم اين وظایف به نحو مدون شود. اين دانش همان فقه است که عبارت است از آشنايى مستدل با تعيين وظيفه شرعى انسان در برابر هر واقعه و وظيفه شرعى، يعنى نحوه رفتارى كه تبعيت از دين، انسان را بدان وا مىدارد تا بر طبق آن عمل كند. چنانکه فرد در تشخيص حکم فعل خود نيازمند حجت شرعي برخاسته از فقه است. اداره جامعه و حکومت نيز در راستاي اعمال حاکميت خود از طريق نهادها و نظامها محتاج به حجت شرعي است که فقه در حوزه نظام سازي متکفل اين مهم است و همين نکته باعث تاکيد بر فقههاي مضاعف و بين رشتهاي در دانشگاه شده است .
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
ريشه بسياري از مباني قانون گذاري در جمهوري اسلامي ايران فقه شيعه و قواعدي است كه ما آن را در چارچوب قواعد فقه مي شناسيم و به همین دلیل شناخت دقیق این قواعد از اهمیت خاصی برخوردار است. رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی، وظایف و حقوق انسان را از دیدگاه شریعت الهی بیان میکند. نظام حقوقي كشور ما به ويژه در قوانين مدني و كيفري بر پايه مستحكم قرآن و فقه اسلامي بنا شده است، حقوقی که از روی حکمت و بر روی محور مصالح خردمندانه است و در زمینه رابطه میان انسان و خدا، رابطه انسانها با یکدیگر یا وظایف انسان نسبت به خود و طبیعت میباشد. از همین جا میتوان متوجه تفاوت میان رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی و رشته حقوق در مفهوم عام آن شد. زیرا رشته حقوق، اصولی را بیان میکند که از نظر عقل و عرف بشری، رعایت آنها در زندگی برای ایجاد نظم و امنیت لازم است. اصولی که امکان دارد طبق تشخیص عقل، مصلحت موقت اما فوری داشته باشد. اما فقه بیانگر مصالحی است که در تکامل انسان تأثیر دارد. بنابراین از نظر حقوق اسلامی، اصول و قوانین نباید تنها عامل نظم و امنیت باشد، بلکه باید انسان را نیز به کمال برساند. از این بابت احکام فقهی ممکن است که اعتبار جاودانه داشته باشند. هدف از رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی، تربیت متخصصان متعهد و آشنا به مسائل فقهي و حقوقي، اساتید مورد نیاز دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، محققان و پژوهشگران مورد نیاز مراکز علمی و تحقیقاتی و کارشناسان مورد نیاز دستگاه قضایی کشور است. گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی، وظایف و حقوق انسان را از دیدگاه تشریعات الهی بیان میکند.
فقه از دانشهای دينی و اسلامی است که پایههای آن در زمان نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام نهاده شده است و به جهت نياز فراوان مسلمانان به احکام الهی در زندگی روزمره خود رشد و بالندگی بسياری داشته است. اين دانش تا پیش از تأسيس دانشگاه در ايران اصلیترين دانش مورد توجه در حوزههای علميه بوده است و هماکنون نیز طلاب حوزههای علميه فقه را به عنوان محوریترين درس حوزوی میآموزند لکن اين دانش با تأسيس دانشگاه، برای نخستين بار به صورت رشته دانشگاهی در سال 1313 دردانشکده الهيات دانشگاه تهران تدريس گرديد. البته بايد عنايت داشت که فقه دانشگاهی با فقه حوزوی در هدفگذاری تفاوتهایی دارد. فقه در حوزههای علميه عمدتا با هدف مجتهدپروری و با روشهای سنتیتر تدريس میشود لکن فقه دانشگاهی با توجه به محدوديتهایی که با آن مواجه است امکان مجتهدپروری ندارد و از اين روی با هدف محققپروری و با روشهای نوينتر سامان يافته است.
فقه به معناى فهم دقيق مسائل نظرى و استخراج و استنباط احكام شرعى از منابع دينی همانند قرآن، سنت، عقل و اجماع است. انسان پس از ايمان به خداوند و دين آسمانی او اسلام، از آنجا كه خود را بنده خداوند مىشمرد، لذا بر خود لازم مىداند كه رفتار و كردار خود را در همه جنبههاى زندگى بر اساس قانون آسمانى و شريعت اسلام انجام دهد. از آن رو كه اوامر و نواهى شريعت در همه وقايع و رويدادها واضح و مشخص نبوده، بنا بر اين تعيين وظيفه انسان در برابر شريعت آسمانى، نيازمند بحث علمى دقيق و بررسى گستردهاى است. لذا علمی در ميان مسلمانان پديد آمد تا عهدهدار کشف و تنظيم اين وظایف به نحو مدون شود. اين دانش همان فقه است که عبارت است از آشنايى مستدل با تعيين وظيفه شرعى انسان در برابر هر واقعه و وظيفه شرعى، يعنى نحوه رفتارى كه تبعيت از دين، انسان را بدان وا مىدارد تا بر طبق آن عمل كند.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پس از انقلاب اسلامی و متناسب با تغییر نگرش ها و رفتارها قوانین متعددی دچار تغییر و تحول گردید حتی قانون اساسی . ریشه بسیاری از مبانی قانون گذاری در جمهوریاسلامی ایران فقه شیعه و قواعدی بود که ما آن را در چارچوب قواعد فقه می شناسیم مدرسه عالی شهید مطهری با عنایت به اهداف عالیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و نیازهای علمی و فرهنگی کشور در زمینه های آموزشی ، پژوهشی و اجرایی به اساتید ،محققان و کارشناس ، به تنظیم و تدوین برنامه درسی مناسب برای دوره کارشناسی فقه وحقوق اسلامی اقدام نموده است .
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
بی گمان برای یک زندگی سالم، نیاز به دستوراتی الهی داریم تا بتوانیم مسیری صحیح در پیش بگیریم. رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی می تواند راه استباط و استخراج احکام الهی از آیات و روایات هموار سازد.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پرسشی که همواره برای علاقه مندان و حتی دانشجویان و گاه فارغ التحصیلان این رشته به ذهن می آید آنست که تفاوت ها، مزیت ها و کاستی های این رشته نسبت به رشته ی حقوق چیست و از سوی دیگر تحصیل در این رشته چه تفاوتی با گذراندن دروس حوزوی دارد؟ این پرسش دو سویه را می توان از منظری دیگر نیز نگریست: غالب دانشجویان رشته فقه و مبانی حقوق یا از علاقه مندان رشته ی حقوق هستند که به دلایلی موفق به انتخاب این رشته نشده و همچنان سودای آن را در سر دارند و یا از دوستداران علوم الهیات و معارف اسلامی بوده که گرایش فقه و مبانی را به دلایلی بیش از سایر گرایش ها پسندیده اند. آنچه در این بین معمولاً مغفول می ماند، خود گرایش فقه و مبانی حقوق است؛ چنانکه گویی این رشته مانند طفل دورگه ای است که نژاد او را یا باید تساهلاً به پدر یا تسامحاً به مادر منتسب دانست و در هر حال هویتی مستقل برای او قائل نبود. این نگاه ناشی از خطایی در عرصه ی تحلیل علوم بین رشته ای است که خود مجال و مقال دیگری می طلبد.
در مباحث آینده انشا الله به تفصیل در مورد مسائل بالا صحبت خواهد شد اما آنچه که فعلاً می توان به آن اشاره داشت آنست که رشته فقه و مبانی حقوق و رشته حقوق هیچ یک قرار نیست جای را بر دیگری تنگ و نان دیگری را سنگ کند؛ دانشجویان حقوق بی نیاز از خوانش متون فقهی نیستند و عالمان حقوق معاصر - نظیر دکتر امامی و دکتر کاتوزیان- تسلطی در خور بر کتب و منابع فقهی داشته اند. دانشجویان فقه و مبانی حقوق نیز بی نیاز از یادگیری قوانین موضوعه نبوده و دست کم در حد اجمال باید با مواد قانونی آشنا باشند؛ با نگاه به رشته ی تحصیلی نمی توان میان دانشجویان فقه و دانشجویان حقوق، قضاوتی صحیح ارائه داد. چه بسا دانشجویان حقوق که در تحلیل متون فقهی از برخی دانشجویان فقه سرآمدند و چه بسا دانشجویان فقه که در شناخت و تبیین مواد قانونی و نظریات حقوقی از دوستان رشته حقوق پیشی گرفته اند؛ اما وظیفه و کار اصلی دانشجویان این دو رشته با یکدیگر تفاوت دارد؛ فقه یکی( با تاکید بر یک) از منابع حقوق است و به علاوه هر مبحث فقهی لزوماً دارای ثمره ی حقوقی نیست. همچنین نمی توان رشته ی فقه را همان مباحث حوزوی دانست. نه در محتوا و نه در هدف. دانشجوی فقه قرار نیست لزوماً به مقام اجتهاد برسد؛ خطیبی بلیغ شود یا شبهات دینی و سوالات شرعی مردم را پاسخ گوید. در این مورد نیز به تفصیل بحث خواهیم داشت.
اگر حمل بر تعصب نشود، باید بگویم بسیاری از دوستان مستعدم که با سودای رشته ی حقوق وارد رشته ی فقه و مبانی شدند، بعد از چند ترم به نحو عجیبی علاقه مند به رشته ی خود شده و هدف اولی خود را به بوته ی فراموشی سپردند و آنان که پای در عرصه حقوق گذاشتند، هیچگاه تاثیر مطالب فقهی را در درک بهتر مسائل حقوق به دید انکار ننگریستند.
بهر نان شخصی سوی نانوا دوید --- داد جان چون حسن نانوا را بدید!